امروز صبح هنگامی که از خواب بیدار شدم تصمیم گرفتم اتاقم را مرتب کنم و کمی تغییرش بدهم.کاری که قرار بود پنجشنبه بعد از امتحانم انجام بدهم. در عرض دوساعت اتاقم به بهترین حالت ممکن تمیز شد. یاد این جمله افتادم که "به عمل کار برآید به سخندانی نیست" واقعا انسان چیست؟  این موجود دوپا، تا وقتی بخواهد یک کاری را بکند زمین و زمان را بهم میزند تا به هدفش برسد ولی امان، امان از روزی که آدمی نخواهد کاری را بکند.

در این قرنطینه خانگی سریال هایی را دانلود کرده و درحال دیدنشان هستم و مشغول فراموشی هستم.

کاش در این بحبوحه ها کور سوی امیدی داشتم ولی ندارم!

نمیدانم چه چیزی در انتظار من است،  چه اتفاقی قرار است بیافتد.انسان از هر چیزی میترسد. در واقع زندگی چیزی است که برایت اتفاق می افتد وقتی داری برای چیز دیگری برنامه ریزی می کنی.

دیروز و امروز فهمیدم که علت سردردم استفاده بیش از حد این دو روزم از گوشیم است. واقعااا چشم هایم در حال نابود شدن هستند و چقدر زندگی بدون گوشی لذت بخش تر است.

تصمیم دارم از فردا باز هم گوشی را کنار گذاشته و به سراغ کتاب هایم بروم

دوست دارم هر روز اینجا متنی بنویسم تا ۲۰ فروردین

خدارا چه دیدید شاید اصلا تا انموقع مردم!


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها